یک نسل پیش، هیچ کشوری قوانینی برای مقابله با پولشویی نداشت. در حال حاضر، کشورهای بیشتری نسبت به نیروهای مسلح، سیاستهای استاندارد ضد پولشویی (AML) را استاندارد کردهاند. جی سی شارمن در کتاب «پولشویی» به بررسی این موضوع میپردازد که آیا سیاست AML کارآمد است یا خیر، و چرا این سیاست به سرعت در بسیاری از ایالتهاخرید لاندری با اشتراکات کم گسترش یافته است. شارمن تاکید میکند که چنین سیاستهایی مزایای کمی دارند، اما هزینههای بالایی دارند، که بهویژه به شدت متوجه کشورهای فقیر میشود. شارمن کارآیی قوانین AML را با درخواست پیشنهادات برای شرکتهای پوسته غیرقابل ردیابی که صراحتاً توسط استانداردهای جهانی ممنوع هستند، آزمایش میکند. در عمل اینها به راحتی در دسترس هستند و نویسنده در خرید خدمات چنین شرکت هایی مشکلی نداشت. پس از برخورد با ارائه دهندگان در کشورهای مختلف از سیشل و سومالی گرفته تا ایالات متحده و بریتانیا، شارمن نشان می دهد که تشکیل شرکت های غیرقابل ردیابی در کشورهای ثروتمند بزرگ آسان تر از کشورهای فقیر کوچک است. ایالات متحده بدترین مجرم است.
علیرغم ناکارآمدی آن، سیاست AML از سه مسیر گسترش یافته است. گروه ویژه اقدام مالی، تنظیم کننده و مجری کلیدی استاندارد در این زمینه، با موفقیت استراتژی قرار دادن لیست سیاه را برای ارتقای انطباق اجرا کرده است. ایالت های هدف که به طور عمومی به عنوان ناسازگار شناخته می شوند، به شهرت آنها آسیب وارد شده است. متعاقباً، مقامات کشورهای فقیر در شبکه های سیاست فراملی اجتماعی شدند. در نهایت، بانک های بین المللی شروع به استفاده از حضور سیاست AML به عنوان نماینده ای برای ریسک عمومی کشور کردند. دولتهای در حال توسعه با اتخاذ این سیاست بهعنوان روشی از نظر کارکردی بیفایده اما از نظر نمادین ارزشمند برای اطمینان بخشی به خارجیهای قدرتمند پاسخ دادهاند. از زمان بحران مالی سال 2008، گروه 20 از روشهای موفقیتآمیز انتشار سیاستهای اجباری که در حوزه AML پیشگام بود، بهعنوان الگویی برای سایر ابتکارات حکمرانی جهانی استفاده کرده است.
یک نسل پیش، هیچ کشوری قوانینی برای مقابله با پولشویی نداشت. در حال حاضر، کشورهای بیشتری نسبت به نیروهای مسلح، سیاستهای استاندارد ضد پولشویی (AML) را استاندارد کردهاند. جی سی شارمن در کتاب «پولشویی» به بررسی این موضوع میپردازد که آیا سیاست AML کارآمد است یا خیر، و چرا این سیاست به سرعت در بسیاری از ایالتهاخرید لاندری با اشتراکات کم گسترش یافته است. شارمن تاکید میکند که چنین سیاستهایی مزایای کمی دارند، اما هزینههای بالایی دارند، که بهویژه به شدت متوجه کشورهای فقیر میشود. شارمن کارآیی قوانین AML را با درخواست پیشنهادات برای شرکتهای پوسته غیرقابل ردیابی که صراحتاً توسط استانداردهای جهانی ممنوع هستند، آزمایش میکند. در عمل اینها به راحتی در دسترس هستند و نویسنده در خرید خدمات چنین شرکت هایی مشکلی نداشت. پس از برخورد با ارائه دهندگان در کشورهای مختلف از سیشل و سومالی گرفته تا ایالات متحده و بریتانیا، شارمن نشان می دهد که تشکیل شرکت های غیرقابل ردیابی در کشورهای ثروتمند بزرگ آسان تر از کشورهای فقیر کوچک است. ایالات متحده بدترین مجرم است.
علیرغم ناکارآمدی آن، سیاست AML از سه مسیر گسترش یافته است. گروه ویژه اقدام مالی، تنظیم کننده و مجری کلیدی استاندارد در این زمینه، با موفقیت استراتژی قرار دادن لیست سیاه را برای ارتقای انطباق اجرا کرده است. ایالت های هدف که به طور عمومی به عنوان ناسازگار شناخته می شوند، به شهرت آنها آسیب وارد شده است. متعاقباً، مقامات کشورهای فقیر در شبکه های سیاست فراملی اجتماعی شدند. در نهایت، بانک های بین المللی شروع به استفاده از حضور سیاست AML به عنوان نماینده ای برای ریسک عمومی کشور کردند. دولتهای در حال توسعه با اتخاذ این سیاست بهعنوان روشی از نظر کارکردی بیفایده اما از نظر نمادین ارزشمند برای اطمینان بخشی به خارجیهای قدرتمند پاسخ دادهاند. از زمان بحران مالی سال 2008، گروه 20 از روشهای موفقیتآمیز انتشار سیاستهای اجباری که در حوزه AML پیشگام بود، بهعنوان الگویی برای سایر ابتکارات حکمرانی جهانی استفاده کرده است.